سال نو مبارک!

زندگی کماکان رو دور تنده!! کم کم داره سرم گیج میره به خدا!!

صبح ساعت 6.5 پا میشم، 7 تو ایستگاه اتوبوسم! 8 سر کارم! 16:48 دقیقه دوباره تو ایستگاه اتوبوسم! 18:00 خونه ام! نهار درست میکنم، دوش میگیرم، یه کم تی وی و لالا و دوباره فردا همین بساطه!!!


دیشب مثلا اومدم قرتی بازی در بیارم، قبل خواب که دوش گرفتم، موهامو بعدش بیگودی پیچیدم که مثلا امروز موهام فرفری بشه!!! بعد دیدم که دیروقته باید بخوابم ولی اگه موهامو وا کنم خراب می شه، واسه همین هم واسه خودم ایده زدم که عیب نداره، بیگودی به سر میخوابم که فردا موهامو باز می کنم فرش تازه ی تازه باشه!!! چشمتون روز بد نبینه!! تا صبح که به خاطر بیگودیها خوابم نبرد که هیچ، صبح که پا شدم کل سرم درد می کرد!!تازه موهامم رو که باز کردم دیدم شدم مثل شیر!!! موهام همه رو هوا وایسادن!!! خلاصه موهارو شونه کردم و با کش بستم!!! تازه قسمت بد تره قضیه این بود که 5 دقیقه هم امروز زودتر بیدار شدم که می خوام موهامو درست کنم دیرم نشه!!! (آره!!! من دقیقه به دقیقه ی خواب صبح رو غنیمت میشمرم!!!)

والا به خدا!! این قرتی بازیا به ما نیومده!!! اگه بدونین امشب چه قدر خوشحالم که سرمو بذارم رو بالش درد نمیگیره!!!!!!

(هی من میخوام اتو مو بخرمااا این گلابی جان میگه موهات خراب میشه!!!)


امروز اتوبوس بی مروت (سعی کردم فحش بد ندم) منو تو ایستگاه ندید و نگه نداشت!!! میدونین چیه؟ به نظر من اینکه صبح دیر بری سر کار بده! ولی از اون بدتر اینه که تو به موقع آماده شی ولی از اتوبوس جا بمونی!!! هم از خوابت زدی هم از کارت موندی همم اینکه تو سرمای سر صبح باید یه لنگه پا وایستی واسه اتوبوس بعدی!

امروز با یه آقاهی مصاحبه داشتیم که اسمش یه کم عجیب بود: برتیل! ولی خیلی آدم باحالی بود! خیلی آدم بفهمی بود!! آدم خوشش میومد همچین اوضاع رو تحلیل می کرد واست! فکر کنم بالای 65 سال داشت...چون اونجوری که سوپروایزرمون میگفت بازنشسته شده و فعلا هفته ای دو روز میاد سرکار...

راستش از صبح فکرمو مشغول کرده به خودش... واقعا من اگه به اون سن برسم چی میشه؟؟؟ از یه طرف خوبه، چون آدم می تونه همه ی وقتشو به تفریح بگذرونه و دیگه فکر چیزی نباشه... ولی از یه طرفم دیگه پیر شده و این یعنی اینکه فرصت زیادی نداره دیگه... وااییی اگه اصلا به اون سن نرسم چی؟؟؟؟ وای خدا جونم چقدر این زندگی پیچیده می شه گاهی....


امروز یه سر هم رفتم آموزشگاه زبانم! راستش واسه ی دانشجوها تخفیف دارن، ولی من که نمی دونستم ترم پیش رو کامل شهریه اش رو دادم. امروز رفته بودم که واسه این ترم تخفیف بگیرم! یه آقای سیاه پوست مهربونی پشت میز پذیرش بود! ازم پرسید که واسه ترم قبلم تخفیف می خوام؟؟ منم که از خدا خواسته، گفتم اگه میدین چرا که نه!!! کلی ذوق زده شدم!! تازه آقاهه کلی هم معذرت خواهی کرد که ببخشید، به خاطر سیستممون ممکنه دو سه هفته طول بکشه تا پول تو حسابت برگرده!!!!! فکککککررررر کککنننن!!!!!

واسه گلابی جان که تعریف کردم، گفت که آره! دقیقا عین ایران!!! پولو که ازت بگیرن بعدش بری بگی تخفیف می خوام حتما بهت تخفیف هم میدن!! دیدم خداییش راست میگه!!! ایران کانون زبان که می رفتیم عمرا پول پس میدادن!! تازه تخفیف رو هم هر ترم نمی تونستی استفاده کنی!! محدودیت داشت!



فکر کنم دیگه وقت خوابه!! پس شبتون بخیر!!


راستی گفتم که عیدتون مبارک؟؟

اینم نگفتم که شنبه زادروز میلاد فخر عالم management hd ihsj؟!؟!


سال نوتون مبارک! تولد خودمم مبارک!!!