آن هنگام که روزهای باقیمانده تک رقمی شدند و شمارشان به سه رسید، ناگاه خورشید در آسمان تابید!!!
و اکنون این منم که ناباورانه در انتظار به سر رسیدن انتظارم!!! و سوالی در ذهن دارم که لحظه ای تنهایم نمی گذارد... آیا ممکن است بار دیگر پای در منزلم بگذارم؟؟
بی خیال بابا!!اینقدا هم که به نظر میرسه ادبی نیستیم!! نه که بی ادب باشییممااا! نه! ولی انقده لفظ قلم هم نیستیم!!
خلاصه که این گوشه رو تازگیا پیدا کردیم، محض نشستن و خستگی در کردن!!!
امیدواریم یه سایه ای چیزی پیدا شه این طرفا!!!
فعلا!
دوست و همکار گرامی از شما تقاظ دارم از وبلاگ بنده بازید کنید و نقص های آن را بیان کنید در صورت تمایل با هم تبادل لینک داشته باشیم.
باتشکر
!
بلاگ سکای خصوصی نداره چرا ؟!
من که ندیدم به روزای گند برسه ! از اولشم گند بود ! بی خی بابا. بی خیال.
نمی دونم والا! من فقط سعی کردم پرت ترین جای ممکن رو پیدا کنم!
نه بابا!! یه وقتایی هوا نیمه ابری میشه!
بابا ادبــــــــــــــــــــــی...
قشنگه !
سایه شده تو وبت یا نه؟
فکر کنم شده!
کم پیدایی... ؟!
یهو عجیب ۳-۴ روز پیش یاد وبت افتادم !
آما چرا چیزی ننوشتی؟
خیلی کم مینویسی... خیلی کم پیدایی...
والاااا انقد که درگیر درس شدم یهویی!!
البته ناگفته نماند که لپ تاپمم یه مدت خراب بود!!!